یک قطره اشک گوشه چشمات نشسته بود.... بهت گفتم : اين ديگه چيه؟
روت بر گردوندی و گفتی هيچی.
گفتم:خودم ديدم که گريه کردی.
گفتی:نه.اين که اشک نيست.
گفتم:اگه اشک نيست پس چيه؟
گفتی: اين عشقه.
گفتم: عشق چيه؟
خيلی مهربون شده بودی.نگاه کردی توی چشمام! گفتی:عشق يعنی خاطره.
گفتم:خا طره چيه؟
گفتی: يعنی خاطره اولين بار که ديدمت. يادت هست؟
گفتم :عشق حقيقی که يک لحظه نيست.خا طره اولين ديدار يک لحظه بود و تموم شد.
گفتی :ديدی اشتباه کردی! عشق يعنی تکرار خاطره اولين ديدار.که تا آخر عمر توی ذهن می مونه و مدام تکرار ميشه.
حا لا توی چشمات نگاه می کنم و يک قطره اشک آهسته از گوشه چشمام پايين مياد